سید علیرضا ۱۲ سالشه و کلاس ششمه؛ توی سنی که باید نگران مشق و بازی باشه، هر روز شاهد درد و رنج پدر و مادرشه. پدرش کارگره با مشکل دیسک کمر و تومور، اما برای سیر کردن شکم خانواده هر دردی رو به جون میخره. مادرش ناراحتی قلبی داره و با سختی کارهای خونه رو انجام میده. خانواده توی یه خونه خیلی کوچیک و ساده زندگی میکنن، بدون آسایش و پر از نگرانی.