محمدحسین ۱۰ ساله کلاس چهارمه؛ یک برادر و یک خواهر دارد. با پدر و مادرش—که هر دو سرایدار مدرسهاند—در خانهای ساده زندگی میکند. درآمدشان فقط کفاف زنده ماندن را میدهد، نه زندگی کردن. محمدحسین با لبخند به همان مدرسهای میرود که پدر و مادر شبانهروزی در آن کار میکنند؛ اما کفشهایش کهنه است، لباسهایش تنگ شده و دلش یک کیف نو میخواهد—دلی شنوا، نگاهی مهربان و فرصتی برای بهتر شدن. بیایید دستش را بگیریم تا آیندهای روشنتر تجربه کند.