پوریا ۱۲ سالشه و کلاس ششمه؛ برادری کوچیک داره که فقط ۳ سالشه و خودش توی این سن کم سنگینی زندگی رو روی دوش حس میکنه. پدرش پیک موتوریه با کمر درد شدید و دیسک و سیاتیک، و مادر با اینکه مهارت خیاطی و آرایشگری داره، به خاطر آسیب به دندههاش دیگه نمیتونه کار کنه. خانواده توی یه خونه اجارهای قدیمی و فرسوده زندگی میکنن و با حداقلها سعی میکنن دوام بیارن. شاید با کمی همراهی بتونن از زیر سایه سختی خودشون رو به آیندهای روشن برسونن.